بعضی از راننده های کامیون جمله های جالبی مینویسن پشت ماشیناشون ! حالا یا جنبه طنز دارهیا جمله های فلسفی و ادبیاته یا عاشقانه است یا … بهر حال زیباست و ارزش خوندن داره ... ادامه ی مطلب هم بس ناجوانمردانه جالبه ... نگاهی بندازین اگر از عشقت نکنم گریه و زاریبه جهنم که مرا دوست نداری!اگه الله کند یاریچه اف باشد چه سوسماری!اگر خواهی بمیری بی بهانهبخور ماست و خیار و هندوانه!ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازمتو عشق گل داری، من عشق گل اندامی!لاستیک قلبمو با میخ نگات پنچر نکنبر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع !عشق آمد و گفت من بی سوادمقربان وجودت که وجودم ز وجودت بوجود آمده مادرشتاب مکن! مقصد خاک استرادیاتور عشق من از بهر تو، آمد به جوش!اگر نداری باورم بنگر به روی آمپرمکاش جاده زندگی هم دنده عقب داشتآب رادیاتور ماشین بخور محتاج نامردان نباش!آدم دیوانه را بنگی بس است خانه پرشیشه را سنگی بس است!اتوبوس من غصه نخور، منم یه روز بزرگ میشم!(ژیان)سر پایینی برنده سر بالایی شرمنده!داداش مرگ من یواش!کاش می شد سرنوشت را از سر نوشتتند رفتن که نشد مردی! چشم انتظارم که برگردییا اقدس! یا هیچکسزندگی نگه دار پیاده می شممحبت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم برنمی داردمنمشتعلعشقعلیمچکنمایحجتخدادریای غم ساحل نداردقربون دل غریب پرستتاز عشق تو لیلی؛ رفتم زیر تریلیهمه از مرگ می ترسند من از رفیق نامردبه مد پرستان بگو آخرین مد کفن استای روزگار با ما شدی ناسازگار!بپر بالا که گیر نمیاد!باغبان در را مبند من مرد گلچین نیستممن خودم گل دارم و محتاج یک گل نیستم!بحث30یا c ممنوع!بخور و بخواب کارمهالله نگهدارمه!به مادرت رحم کن کوچولو!تا جام اجل نکرده ام نوشهرگز نکنم تو را فراموش!تا سگ نشوی کوچه و بازار نگردیتا کوچه و بازار نگردی نشوی گرگ بیابان!تاکسی نارنجی از من نرنجی!تجربه نام مستعاری است که بر خطاهای خود میگذاریم!جهان باشد دبستان و همه مردم دبستانیچرا باید شود طفلی ز روز امتحان غافل؟!داداش مرگ من یواشامان از دست گلگیر ساز و نقاش!درخت مکر زن صد ریشه داردفلک از دست زن اندیشه دارد!رنج گل بلبل کشید و برگ گل را باد بردرنج دختر مادر کشید و لذتش داماد برد!دلبری دارم چو مار عینکیخوشگل و زیبا ولی کم پولکی!حالا که خر تو خره ماهم پیرایدم(ژیان)رخش بی قرار!رفیق بی کلک مادر!در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ایسر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای!دلبرا دل به تو دادم که به من دل بدهیدل ندادم که به من ساندوچ و دلمه دهی!دنبالم نیا اسیرم میشی!دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچای هیچ تر از هیچ تو بر هیچ مپیچ!دودوتا هفتا کی به کیه!رود می رود اما ریگذارش می ماند!زندگی بدون عشق مثل ساندوچ بدون نوشابه هست!زندگی بدون عشق مانند شلوار بدون کش هست!ژیان عشقت مرا بیچاره بنمودز شهر و خانه ام آواره بنمود!سر پایینی نوکرتمسر بالایی شرمندتم(ژیان)شب و روز رانندگی در جاده ها کار من است از خطر باکی ندارم جون خدا یار من است!شو همره بلبل لبلب هرمهوش!(اینو برعکس هم که بخونی همین میشه)عشق میکروبی است که از راه چشم وارد می شود و قلب را عاشق می کند!قربان وجودی که وجودم ز وجودش بوجود آمده است!کوه از بالا نشینی رتبه ای پیدا نکردجاده از افتادگی از کوه بالا میرود!گاز دادن نشد مردیعشق آن است که بر گردی!گدایان بهر روزی طفل خود را کور می خواهندطبیبان جملگی خلق را رنجور می خواهند!تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردمبنازم مطربان را که خلق را مسرور می خواهند!گلگیرم ولی گل نمیگیرم!یه بار پریدی موتوری دو بار پریدی موتوری آخر می افتی موتوری!گرگی که مرا شیر دهد میش من استبیگانه اگر وفا کند خویش من استنوکرتم ننه!یا علی گفتیم و قسط آغاز شد! دیشب بابام منو زد بخاطر تو ...نیم کیلو باش ولی مرد باش ببخشید پشتم به شماست عاقبت فرار از مدرسه!عاقبت لیسانس گرفتن!ایکاش زندگی دنده عقب داشت!این وسیله بهر روزی دست ماستدر حقیقت مالک اصلی خداستگشتم نبود نگرد نیستزگهواره تا گور بی خیال؟من تماشای تو می کردم و غافل بودمکز تماشای تو خلقی به تماشای منندجوانی المثنی ندارد عاشق بی انتظار مادرعلم بهتر است یا ثروت؟هیچکدام فقط ذره ای معرفتبه گنده تر و خرتر از خودت احترام بگذار!عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشتسرنوشت دگران بر تو نخواهند نوشتناز نگات قشنگه!تند رفتن که نشد مردیعشق است که برگردیهر کجا محرم شدی، چشم از خیانت باز دارچه بسا محرم با یک نقطه مجرم میشودمبر ز موی سفیدم گمان به عمر درازجوان به حادثه ای زود پیر میشود گاهیدست بزن ولی خیانت مکنمنم یه روز بزرگ میشمزندگی بر خلاف آرزوهایم گذشتداداش جان به خاطر اشک مادر یواش!افسوس همه اش افسانه بود!من از عقرب نمیترسم ولی از سوسک میترسممن از دشمن نمیترسم ولی از دوست میترسممن نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکنهرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!شد شد، نشد نشدبوسه مگر چیست، فشار دولباین که گنه نیست، چه روز و چه شببمیرد آنکه غربت را بنا کردمرا از تو، ترا از من جدا کردبرگ از درخت خسته می شهپاییز فقط یه بهانه استدر این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدندمن بیچاره دنبال مرد می گردمرفاقت قصه تلخی است که از یادش گریزانماز بس خوردم مرغ و پلوآخر شدم مارکوپولوبخاطر دلم ولم100 بار بدی کردی و دیدی ثمرش راخوبی چه بدی داشت که یک بار نکردیتو که بی وفا نبودی پدر سگ!دلم دادم بری باهاش حال کنینه که بری جیگرکی بازکنی !در قمار زندگی عاقبت ما باختیمبس که تکخال محبت بر زمین انداختیمگر پادشاه عالمی، بازهم گدای مادرینمیخام شمع باشم دخترا فوتم کننمیخام سیگار باشم لوطیا دودم کننهمه از من میترسن، من از نیسان آبیهندونه بده قاچ کنیم، لوپتو بده ماچ کنیم !دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم،طوطی صفتی طاقت اسرار نداریبه درویشی قناعت کن که سلطانی خطر داردجون من داداش یه خورده یواش!اسیرتم ولی آزاد !قربان وجودت که وجودم ز وجود تو بوجود آمده مادرای الهه ناز!!!لوتی با ما به ازین باش که با خلق جهانی!