دانشجو، "موذن جامعه" هست، "مبدا تحولات" هم هست، "قشر متفکر جامعه" هم هست، اصلا "تعیین کننده ی سرنوشت یک مملکت" هم هست، ولی به شرط آنکه بلد باشد "دانشجو" باشد. که این دوران بشود نقطه عطف زندگی اش. سال 90 بود که ما دانشجوهای شهر، از رشته ها و دانشگاه های مختلف دور هم جمع شدیم تا تجربیات مان را که در گنجه ی هیچ معلم و مشاوری پیدا نمی شد به اشتراک بگذاریم و کاری کنیم تا دانشجوهای خوبی باشیم و دانشجوهای خوبی روانه ی دانشگاه کنیم، که به قول پیر فرزانه مان: «اگر دانشگاه اصلاح شد، مملکت اصلاح می شود.»
دعا کنید بیاید مسافری که نیامددعا کنید بیاید مسافری که نیامدوکوچه کوچه بنازم به عابری که نیامددوباره مثل گذشته تمام فاصله ها راغزل غزل بنویسم به شاعری که نیامدشکسته بغض غرورم در انتظار عجیبیدعا کنید بیاید مسافری که نیامد