شاید ان روز که سهراب نوشت تا شقایق هست زندگی باید کرد،خبر از دل پر درد گل یاس نداشت… باید این گونه نوشت… هرگلی هم باشد چه شقایقچه گل پیچک و یاس… تا نیاید مهدی زندگی دشوار است…زمین صبورانه به انتظار قدومت نشسته و آسمان فرشتگان را به استقبالت می فرستد، تا بیایی و با عدل بی انتهای خود تشنگان را سیراب کنی و اشک از چشمان محرومان و ستمدیدگان جهان پاک کنی . می خواهیم وقتی آمدی دور تا دورت زانو زنیم و از شکوه ها و خون دلهایمان بگوییم ، می خواهیم دست نوازش برسرمان کشی و زخمهایمان را التیام دهی ،میخواهیم با تو از درد فراق گوییم ؛ اما همه اینها را تو خود میدانی ! پس تو را به خاطر ایمانت می خواهیم به خاطر عدلت ،به خاطر خودت و خوبیت ،به خاطر یاس کبودت ، به خاطر پرچم عدالتت، به خاطر آرامشت، امنیتت و به خاطر مهرت !که ما سخت محتاج مهر و لطف مهدوی هستیم…