پیر دیر آنچه مرا گفت بگو می گویم بر رسولان نبود غیر پیام آوردن نمی خواهم تاریخ بنویسم این همان چیزی است که هر روز با آن مواجه هستیم. بیماری که خیلی ها در راه دفاع از آن حاضرند خط بطلان بر همه اعتقادات خود بکشند. روشن است که خواستگاه این مکتب غرب است و کسی هم نفی این حقیقت را نمی کند اما این که چرا چنین تفکری در جامعه اسلامی رواج پیدا کرده است مسئله اساسی این بحث است. شروع ادعای این مکتب با این پیش فرض است که به زن ظلم شده،می شود و خواهد شدو ما آمده ایم برای احقاق حقوق از دست رفته زنان . تا این جای مسئله شاید بتوانیم با هم کنار بیاییم. این که در طول بعضی از دوره های تاریخی در حق زنان ظلم روا داشته شده را کسی منکر نمی شود اما این که این ظلم ها را به دین اسلام تعمیم دهند قابل  پذیرش نیست. متاسفانه دامنه این مبحث به همین جا هم ختم نمی شود و در کوچه و بازار و کلاس و اداره  هم فریاد وامصیبتا طرفداران این مکتب به آسمان بلند است. مسئله دیه و ارث و عدم اجازه زنان به ورود به برخی از مناصب حکومتی  عمده اشکالاتی است که چون مطابق با طرز تفکر  طرفداران این مکتب نیست بیشترین هجمه ها را تحمل می کند. کاری به این نداریم که  هنگامی که غرب نیاز شدیدی به نیروی کار ارزان قیمت پیدا کرد اجازه ورود زنان به بازار کار را داد  و برای تشویق آن ها به فعالیت در امور اقتصادی جنبش فمینیستی به راه انداخت. به این هم نمی پردازیم که  عده ای از افراد به این قصد وارد میدان دفاع  از زنان شده اند که از غربیها عقب نمانند  و متاسفانه در کشور ما و جامعه ایرانی کسانی هستند که  نام زن و حقوق زن را از این جهت مطرح می کنند که مجلات یا رسانه ها و یا سیاسیون غربی ایران اسلامی را متهم کرده اند  به این که به حقوق زنان نمی رسد اما بحث اساسی این است که بر خلاف تفکر این گونه افراد اسلام زن و مرد را از یک جنس می داند(من انفسکم). و معتقد است دو رتبه جداگانه نیستند . همه یک حقیقتند .اسلام طرفدار تکامل بشر است . برای اسلام  زن و مرد هیچ فرقی ندارد. جنس زن یا جنس مرد مطرح نیست . تکامل انسانی مطرح است.بروز استعداد مطرح است. و اسلام طبیعت زن و مرد را به خوبی می شناسد. در اسلام آنچه مطرح است عبارت است از تعادل. بله در جایی هم ممکن است احکام فقهی برای جنس زن و جنس مرد متفاوت باشد  علت را هم  باید در تفاوت تکالیف و مسئولیت ها دانست. در جایی هم ممکن است فردی به نام اسلام اظهار نظری در این گونه موارد بکند که مطابق با موازین اسلامی نباشد  در چنین حالتی هم باید حکام را محکوم کرد نه احکام را. اما یک نکته دیگر هم هست  . شما در میان  تقبیح ها و هو کردن های این جماعت می بینید  یک جمله به کار می رند یک جمله روشنفکرانه که اخیرا در زمان ما پیدا شده . طرفدران این مکتب تا سخنی  علیه شان اقامه شود می گویند برو مرتجع  برو کهنه فکر  برو مقلد   روشنفکر باش  و روشنفکری را در این می بینند که انسان از قوانین اسلام گسست پیدا کند.خیلی جالب است که بدانند اولین کتابی که در دنیا  وقتی خواسته است دگری را تحقیر کند  به او ارتجاع نسبت داده قرآن است . می گوید برو پیرو آباء و اجداد برو غیر قادر به تجزیه و تحلیل . افلا یعقلون؟ عقلت کجاست . تو که اهل "انا وجدنا آبائنا" هستی ! من می خواهم بدانم که این افراد که همیشه جمله هایشان را با من فکر می کنم – که خود این جمله قابل بحث است که از کجا معلوم فکر تو صحیح باشد- شروع می کنند کدام کتاب دین را پیدا کرده اند  که چنین منطق و چنین لحنی داشته باشد غیر از قرآن مقام معظم رهبری نیز در این مورد بیانات جامعی دارند . برای مثال در 6/10/1369 در جمع اعضای شورای فرهنگی اجتماعی زنان  فرمودند:" بله شما همین سوال را مطرح بکنید که چرا زنان مسئولیت ها و مدیریت های کلیدی ندارند؟ این سوال قابل قبولی است چنانچه صلاحیت های خوبی در زنان هست-نه این که ما تعصب بورزیم و بگوییم  باید حتما زن در جایی مسئول شود-آن جاهایی که منع اسلامی ندارد –چون در جاهایی ممکن است منع اسلامی داشته باشد-تا سطوح بالا را شامل می شود.البته این یک عرف ویک فرهنگ است این طور چیزها دستوری هم نیست که بخشنامه صادر کنیم. نه این ها جز فرهنگ و باورهای جامعه است .باید این قدر گفته بشود این قدر تکرار و استدلال شود تا این که جا یفتد" به هر حال موضوع فمینیسم و طرفداران این مکتب به گونه ای نیست که بتوان به سادگی به آن پرداخت. و راه حل مقابله با این مکتب  تعامل و مباحثه بیشتری را می طلبد. والامر الیکم   نویسنده:سید محمد مهدی قادری دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران وبلاگ:http://hecatompylos.blogfa.com/