استاد فلسفه ای منکر وجود خدا بود.روزی دانشجوی جدیدی سر کلاس او نشست.استاد وارد کلاس شد و شروع به تدریس کرد.در میانه ی تدریس باز منکر وجود خدا شد و گفت:آیا کسی در این کلاس صدای خدا را شنیده ؟کسی پاسخ نداد.دوباره پرسید:آیا کسی در این کلاس خدا را لمس کرده است؟باز کسی پاسخ نداد.استاد باز پرسید:آیا کسی در این کلاس خدا را دیده است؟ دانشجویان همه به هم نگاه می کردند و هیچ کس پاسخ نداد . استاد با قاطعیت گفت:پس با این وصف خدایی وجود ندارد.دانشجوی جدید که به هیچ وجه با استدلال استاد موافق نبود بر خاست و اجازه خواست و گفت: آیا کسی در این کلاس صدای مغز استاد را شنیده است؟ هیچ پاسخی نشنید.دوباره پرسید:آیا کسی در این کلاس مغز استاد را لمس کر ده است باز پاسخی نشنید.و دوباره پرسید آیا کسی در این کلاس مغز استاد را دیده است ؟ همه پاسخ دادند: نه!؟!دانشجو گفت:پس نتیجه می گیریم استاد مغز ندارد.
۹۱/۱۱/۱۴
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.