بنده بکاربردن واژه ی فرار مغز ها را صحیح نمی دانم . چون این واژه بار منفی دارد . اولا فرار یک واژه ای است که شامل یک جریان بسیار تند می شود که مطمئنا پدیده ی مهاجرت نخبگان در ایران به کشور های خارج یک امر بسیار تند و سریع نیست . دوما ما داریم می گوییم فرار !!!!
مگر نه این است که افرادی که به کشورهای خارج برای ادامه ی تحصیل می روند با کسب مجوز قانونی و اجازه ی دو کشور مبدا و مقصد و با اخذ گذرنامه نمی روند ؟؟!!
پس به کار بردن واژه ی فرار اینجا صحیح به نظر نمی رسد .
سوما بنده نخبگان را نیز جامعه و مانع نمی بینم ،زیرا افرادی که به خارج از کشور مهاجرت می کنند در نخبگی مشترک نیستند . به طور واضح تر یعنی اینکه بین افرادی که به خارج می روند و به قولی مهاجرت می کنند آشپز، راننده ی تاکسی ، رفتگر شهرداری ، فوتبالیست و ... هم یافت می شوند .
باید این مسئله را در چارچوب روابط علی و معلولی و فرآیندی مورد بررسی قرار داد. در هر فرآیندی سازو کارهایی وجود دارد که با کشف آن سازوکار ها و در صورت امکان تاثیر آنها بر روی محرک ها می توان ریشه یابی و یا سرعت فرآیند را تند و کند کرد . آن گاه در صورت بروز علل، از دیدن معلول متعجب و سردر گریبان نمی شوی و آن را طبیعی می دانی .
محمد شاکر
۹۱/۱۱/۰۸
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.