زندگی کردن تنهابه مفهوم زنده ماندن نیست، بلکه بایکسری
معیارهاوشاخص های قابل اندازه گیری معناپیدامی کند.زنده ماندن شرط لازم برای زندگی
کردن است ولی کافی نیست. هدف ازکیفی کردن زندگی، لذت بردن ازعمر،موثربودن
درجامعه و شاد زیستن
است .
تعریف کیفیت: کیفیت یعنی درجه برتری،
برتری در(قیمت،شاخصها،مشخصات فنی ،شکل ظاهری و...).
چرابایدزندگی باکیفیت باشد؟
بررسی اجمالی وضعیت فعلی
جمعیت 75میلیونی کشوراهمیت بهبود شاخصهای زندگی رانشان می د هد:
1-طبق
آمارانجمن روانشناسان درسال88 حدود 16میلیون نفردرکشور مبتلابه انواع بیماریهای
روانی هستند یعنی هرشهروندحدود 33%عمرسپری شده رابامشکلات روانی و عصبی می گذراند.
2-مصرف
سرانه شیردرایران روزانه 200میلی لیتر ومتوسط جهانی آن 500میلی لیتراست(89).
3-میلیونها
نفر معتاددرکشوروجودداردکه"سبک زندگی "مختل شده "برای
خانواده ها بوجودآورده اند.
4-
حدود12میلیون نفردرکشورکاملا" بیسوادهستند(سال88)وطبق جدیدترین تعریف ازسواد،امروزه
بسیاری ازایرانیهاکم سوادیابی سوادمحسوب می شوند،زیرادرایران تحول ونوآوری متناسب
بارشدعلم ودانش نیست.
6-حدود6میلیون
زن(آمار87) بدون همسروجودداردکه2میلیون نفرآنان زن سرپرست خانوارمی باشند.سالیانه
60هزارنفربه زنان سرپرست خانواربدلیل جدایی یافوت همسرافزوده می شودکه 75٪زنان
مطلقه برای دریافت کمک به کمیته امام مراجعه می نمایند( نقل ازمدیرکل ایتام
بهزیستی7/3/90همشهری).
-15میلیون
دختروپسرمجردبالای 18سال(آمار1388) وجودداردکه برای تشکیل خانواده به امکانات
اولیه نیازدارند.جوانان بدلیل مشکلات جانبی علاقه کمتری به ازدواج دارند.
8-سن
ابتلا به بیماریهای قلبی وعروقی درجوامع پیشرفته دهه شصت زندگی ودرایران دهه پنجاه
(10سال کمتر)است.
9-حدود4میلیون
نفردرکشورمبتلا به بیماری دیابت و4میلیون نفرنیز درمعرض ابتلابه این بیماری می
باشند(88).
10-براساس
آمارسال 1388حدود2000نفرکشته درماه دراثرسوانح رانندگی وجودداشت.متوسط جهانی مرگ
ومیرناشی ازتصادفات رانندگی28 به ازای 100هزارنفرجمعیت ؛درایران33 ؛ژاپن 2/1واتحادیه
اروپااانفردرسال 2010بوده؛درایران به ازای 10هزارخودرو120سانحه ودرژاپن وفرانسه
12تصادف بود.ایران ازنظرریسک تصادفات رتبه اول وازنظرنرخ تصادفات
بعدازکلمبیا؛ونزوئلاوبنگلادش رتبه چهارم راداشت(انجمن ایمنی راهها7/3/90همشهری).
11-5/ 1میلیون کودک
کار و900هزارمردودی دانش آموزان درمدارس کشوروجوددارد(87)و25%کودکان درسن تحصیل به
سال آخردبیرستان نمی رسند(سال 89).
12-مرگ
مردان بطورطبیعی 6%بیش اززنان است.رشدسالیانه ابتلابه سرطان نیز4% می باشد(متوسط
جهانی2٪).
13-سرانه مصرف نان درسال درایران سالیانه160کیلوگرم بوده و3برابرمتوسط جهانی است(89).
14-
درخصوص مصرف دارو،تعدادپرونده های قضایی،تنوع رژیم غذایی،مصرف انرژی،طلاق فیزیکی وعاطفی و...نیزرتبه خوبی درجهان نداریم، دراین شرایط
،بهبودوضعیت زندگی ضروری است که اولین قدم آن شناخت شاخصهای زندگی وقدم بعدی
ارتقای آنهااست.
16-اکثرخانواده
هابرای بچه هاامکانات ایجادمی کنندنه خوشبختی.خوشبختی لوازم
وتمرینهایی داردمثل عاطفه مثبت.
17-میانگین جهانی معلولین
7٪جمعیت ودرایران12٪است(معلول ذهنی؛حرکتی؛فکری؛روانی؛شنوایی؛بینایی و..).
18-میانگین جهانی مصرف
سرانه نوشابه 12-10لیتردرسال ودرایران 40لیتراست.
19-25%ایرانیان بدغذامی
خورند؛25%پرخوری می کنند؛25%ندارندبخورندوتنها25%صحیح غذامی خورند.
20-نیازروزانه یک انسان بالغ به نمک5گرم است ولی
درایران18گرم(روزانه5گرم ازطریق نان)می باشد.
شاخص های اصلی یک
زندگی باکیفیت :
1. درآمدسرانه 2-داشتن مسکن3-توزیع درآمد4-مسئولیت پذیری
اجتماعی شهروندان(شرکت درفعالیتهای عام المنفعه )5-مدیریت زمان6-امیدبه زندگی7-تامین
نیازهای فیزیولوژیک8-یادگیری دائمی(به روزکردن سواد).
وضعیت شاخصهای اصلی دریک
زندگی باکیفیت:
• -خط فقردریک خانوار4نفری
درسال 1388 درتهران درماه 850000 تومان ودرشهرستانها650000تومان (دوهزارکالری خط
بقا)بود،درزندگی باکیفیت درآمدسرانه 2برابربالای خط فقراست.
•
-
خریدیک واحدمسکونی 100متری توسط یک خانوار4نفری بادرآمد5/3سال یااجاره نشینی با17%درآمدماهیانه
خانوار.
• -سوادشهروندان طبق آخرین تعریف
یونسکوباشد:سوادیعنی قابلیت تشخیص ،درک،تفسیر،خلق،ارتباط بامحیط اطراف،محاسبه،گسترش
دانش وتواناییهای بالقوه اش،شرکت وسیع درامورجامعه واستفاده ازاصول کتبی ومجازی
مرتبط بامتون است.سوادبایدبه روزبوده ودرزمینه های حرفه ای(شغلی) وعمومی(مهارت
زندگی) باشد؛بااین تعریف بسیاری ازمردم بی سوادمحسوب می شوند.
•
حداقل روزی
یکبارایمیل خودراچک می کندوازدنیای امروزآگاه می شود.
•
-مسئولیت
پذیری دربرابرخود،خانواده،شغل،جامعه ،محیط زیست (هوای آلوده عمرراکاهش می دهد).
• مدیریت زمان:(کار10- 6ساعت درشبانه روز،خواب8-6
ساعت،مطالعه30دقیقه،ورزش 30دقیقه،صرف
غذا2ساعت،معاشرت باخانواده30دقیقه،-خنده 3دقیقه وبقیه صرف استراحت وعبادت)
.
• توزیع درآمد(20درصدسرمایه گذاری،14درصدآموزش،15%
خوراکی و...)،آموزش هرشهروندحداقل 50ساعت درسال(به روزکردن دائمی اطلاعات عمومی
وحرفه ای).
• حداقل درسال دوبارمسافرت باخانواده به مناطقی که تاکنون
ندیده اید درداخل یاخارج کشور(برای ایجادتنوع درزندگی ،حل بحران انتخاب،آشنایی
بافرهنگهاوتجارب گوناگون؛افزایش سازگاری اجتماعی وبین المللی).
•
تامین نیازهای
بهداشتی(جسمی،روانی،عاطفی،جنسی و...)وامکان ارتباط باغیرخودی ها(گفتگوباناشناس).
• امیدبه زندگی(درحال حاضرمردان درایران71سال وزنان 73 سال
است)،متوسط جهانی دوره ناتوانی درکهنسالی 5سال(درحال حاضردرایران8سال است)،اعتقادات
مذهبی(معنی داربودن زندگی).درنروژ امیدبه زندگی مردان 78وزنان 81سال (درسال 2010) بود.
• اکتفاءکردن به یک فرزند.فقر؛بیکاری وبی کیفیتی زندگی ناشی
ازرشدجمعیت است؛وظیفه والدین تنهابزرگ کردن بچه هانیست بلکه خودآنهانیزبایستی
اززندگی لذت ببرند.
•
امکان ادامه زندگی
بالای خط فقردرصورت ازدست دادن شغل بدلیل ناتوانی جسمی یاروانی(نظام بیمه های
اجتماعی کارآمدوهمگانی). مطلب از خانم حیدری
۹۱/۰۳/۱۴
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.