به ناچار برای تبیین نقش و موقعیت تنگة هرمز در خلیج فارس باید ابتدا به وضعیت ژئوپلتیکی آن بپردازیم و ببینیم که اهداف قدرت‌های بزرگ و حتی نوظهور در این منطقه چیست تا اهمیت این منطقه به خوبی تشریح شود. بی شک بخاطر وجود منابع زیرزمینی ارزشمند همچون نفت و گاز و ... است که کشورهای خلیج فارس نسبت به سایر آبهای جهان از آبی شورتر برخوردار می‌باشد و این بخاطر آب رودهای آن و البته تبخیر زیاد که بیش از آب دریافتی توسط رودخانه و باران می‌باشد است. خلیج فارس دارای اکوسیستم ویژه ای می‌باشد زیرا دارای آبی شور، کم عمق، ارتباط محدود با آبهای آزاد جهان می‌باشد. بروز «مه» در خلیج فارس از نظر نظامی‌و کشتی رانی دارای اهمیت فوق العاده ای می‌باشد. از حیث نام خلیج فارس از قدیم الایام به این  نام مشهور بوده است. به طوری که دوران داریوش آن را دریای پارس می‌خوانده اند. مورخان خارجی در دنیای قدیم مثل هرودت، نئارخوس، استرابون، کورسیوس رومی‌و همچنین محققان اسلامی‌نظیر اصطخری، مسعودی، بیرونی، ابن حوقل، مقدسی، مستوفی، ناصر خسرو در آثار خود بر این حقیقت صحه گذشته اند. بطور کلی اهمیت خلیج فارس به چهار عامل بر می‌گردد: 1- موقعیت جغرافیایی که منطقه خلیج فارس و بطور کلی خاورمیانه به عنوان مهمترین مرکز ارتباطی میان سه قاره می‌باشد و اقیانوس هند و کبیر و اطلس را با دریای سرخ، مدیترانه پیوند می‌دهد والبته از نظر نظامی‌نیز اهمیت خاص را دارا می‌باشد 2) ذخایر عظیم نفت و گاز که به عنوان بزرگترین و مهمترین مخزن نفتی جهان در اقتصاد کشورهای جهان نقش بسیار مهمی‌را ایفا می‌کند. 3) بازار مصرف که عموماً به وسیله کالاهای غربی تسخیر شده اند. در واقع درآمد مناسب جمعیت پیرامون خلجی فارس از جمله عوامل به وجود آمدن اینگونه بازارها می‌باشد و در این زمینه رقابت‌های تبین آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس و حتی روسیه هم وجود دارد. 4) نقش فرهنگی و ایدئولوژیکی که خلیج فارس کانون اصلی ظهور و صدور اسلام می‌باشد و در طول تاریخ جوامع مختلف دریای همچون خلیج فارس مورد توجه قرار نداشته است و البته در کنار خلیج فارس تمدنهای بشری قدیم شکل گرفته اند که توجه این نکته اهمیت فرهنگی آن را دو چندان می‌کند امّا در مورد سواحل خلیج فاس باید گفت که امارات متحدة عربی، ایران، بحرین، عراق، عربستان سعودی، عمان، قطر، کویت بخشی از سواحل را در اختیار دارند. ایران دارای بیشترین ساحل و عراق دارای کمترین ساحل در خلیج فارس می‌باشد. از لحاظ اقتصادی خلیج فارس جایگاه برتری را در تأمین انرژی جهان را دارد و بی شک صادرات این کشورها به کشورهای صنعتی مثل ژاپن آمریکا و ... می‌باشد، وقتی جنگ بین عراق و ایران درصد قابل توجهی از صادرات نفت را به کشورهای غربی کاهش داد. وجود جنگ نقش تنگه هرمز را هم کمرنگ کرد و خط لوله‌های نفت در بعضی از کشورها به دریای مدیترانه و سرخ انتقال یات. تولید نفت در کشورهای حوزه خلیج فارس هم از بستر دریا و هم در خشکی صورت می‌گیرد. عربستان دارای بیشترین ذخایر در منطقه می‌باشد. منطقه خلیج فارس از لحاظ منابع گازی هم قابل توجه است به طوری که بیش  از 25 درصد ذخایر گازهای جهان را در خود دارا می‌باشد. مسلماً اقتصاد کشورهای حوزه خلیج فارس به شدت تحت تأثیر درآدهای نفتی می‌باشد اما علاه بر نفت و گاز خلیج فارس دارای ذخایر عظیم معدنی از قبیل خاک سرخ، گوگرد، مروارید، زرنیخ، آهن، منگنز، کلر، سرب،  زاج، قلع و منابع غذایی ماهی و میگو می‌باشد. تأمین مواد غذایی از دریا منوط به کنترل آلودگی نفتی خلیج فارس می‌باشد. ثروت این کشورها باعث شده تا توجه شرکت‌های غربی  به این نقطه معطوف شود و با یکدیگر وارد رقابت شوند علی الخصوص شرکت‌های تولیدی و تجاری بین المللی البته قدرتهای جهانی از طریق فروش اسلحه در زمان صلح  وچه در زمان جنگ سود زیادی را عاید خود کرده اند. درصد ناچیزی از درآمد این کشورها از طریق صنعت بدست آمده است و این کشورها درآمد خود را از صادرات نفت و گاز تأمین می‌کنند که می‌تواند این مسمئله برای کشورهای منطقه مشکل آفرین باشد چرا که با نوسان قیمت نفت و گاز، قیمت‌ها در این کشورها دچار نوسان می‌شوند و ثبات اقتصادی را خدشه دار می‌کد. در مورد وضعیت اجتماعی خلیج فارس کشور ایران دارای بیشترین جمعیت و کشور قطر دارای کمترین جمعیت می‌باشد. در تمام کشورهای این منطقه رشد جمعیت شهر نشینی به طور جهشی افزایش یافته است. وسیعترین کشور عربستان و کوچکترین کشور بحرین می‌باشد. در همة کشورهای این منطقه به جز ایران اهل تسنن در اکثریت می‌باشند. یکی از معضلات اجتماعی بحث مقابلة عرب و  عجم ست که البته به سیاست‌های استعمار غرب تشدید شده است.  بالا بودن درآمد و فراوان بودن کار در کشورهای حوزه خلیج فارس باعث مهاجرت یا ورود خارجیان به این کشورها شده است که البته ایران با جمعیت زیاد زا این قاعده مستثنی بوده است. از لحاظ وضعیت سیاسی حضور دیرینة امپراطوری انگلستان و سیاست‌های آن شکل خاصی از حکومت را در ا میرنشین‌های این منطقه به وجود آورده است که ترکیب حاکمیت مطلقه و سرمایه داری انحصاری از مشخصه‌های بارز آن به حساب می‌آید. چنین وضعیتی در کویت، قطر، بحرین، امارات، عمان، عربستان وجود دارد. میراث عملکرد انگلستان تعیین مرزهای مسأله دار و قابل اختلاف و درگیری در تمامی‌کشورهای حوزه خلیج فارس است که یکی از عوامل اصلی بحران و تهدید منطقه ای محسوب می‌شود مثل تهاجم عراق به ایران و کویت. در منطقه خلیج فارس نظام سیاسی کشورهای عربستان و عمان پادشاهی؛ ایران و عراق جمهوری؛ کویت، قطر، بحرین، ا مارات متحده عربی امیرنشین است. از لحاظ قدرت نظامی‌محلی در این منطقه ابتدا ایران و بعد  عراق و شورای همکاری خلیج فارس به ارشدیت عربستان وجود دارد امّا از حیث تسلیحات شورای همکاری خلیج فارس و عراق در موقعیت برتری نسبت به ایران قرار دارند.  به طور کلی خلیج فارس به لحاظ داشتن ارزشهای خاص اقتصادی، ارتباطی، استراتژیکی و فرهنگی همواره مورد توجه و کانون رقابت قدرتهای بزرگ جهان بوده است و هر گاه در حاکمیت بر آن تغییری پدید می‌آمده، موازنه قدرت در جهان به هم می‌خورده است. به تبع این اهمیت ویژه خلیج فارس، تنگة هرمز نیز به عنوان دهانة آن اهمیت فوق العاده ای داشته است. به طوری  که قدرت حاکم بر خلیج فارس، بر حفظ کنترل و تسلط خود بر تنگة هرمز می‌کوشیده است و  البته هنوز هم ادامه دارد. علّت وجود رقابت‌ها در منطقه خلیج فارس اهمیت آن است که ناشی از : الف) ارزش و نقش ارتباطی بین سه قاره آفریقا، اروپا و آسیا که البته در گذشته اهمیت بیشتری داشت و اکنون نیز به عنوان حلقه ای از زنجیرة حمل و نقل آبراهه‌های جهان در حمل نفت و کالا اهمیت خود را حفظ کرده است ب) به عنوان بزرگترین منبع نفت جهان دارای ذخایر ارزشمند و پایداری است. زیرا بیش از 60 درصد ذخایر نفت جهان و بیش از 25 درصد ذخایر گاز طبیعی آن را در خود جای داده است. ج) درآمدها ناشی از صدور نفت خام، منطقه خلیج فارس را به صورت یک از کانونها ثروتمند جهان در آورده است و البته  می‌تواند بازار خوبی برای کالاهای صنعتی و تسلیحاتی غرب باشد. بیشترین رابطة تجاری و اقتصادی را کشورهای نظیر: ژاپن، آمریکا، کانادا، چین، آلمان غربی، انگلیس، فرانسه، هلند و روسیه دارا می‌باشند. د) موقعیت جغرافیایی خلیج فارس که ارزش ژئوپلیتیکی خاصی به این منطقه داده است. زیرا خلیج فارس و تنگة هرمز در موقعیت ریملند نظریات ژئوپلیتیکی واقع شده است و محل تماس دو قدرت بری و بحری را تشکیل میدهد. هـ ) این منطقه دارای ارزش فرهنگی و سیاسی است که از قرار داشتن مرکزیت ظهور اسلام و قبلة مسلمانان در این منطقه ناشی می‌شود.