یک نفر ( که اصلا یادم نیست کی بود) می گفت که دو دسته از دانشجویان در دانشگاه بزرگترین ضرر را می کنند:1. آن دانشجویانی که آمده اند دانشگاه تا فقط درس بخوانند.2. آن دانشجویانی که آمده اند دانشگاه تا فقط درس نخوانند.تقریبا اتفاق هایی که در دانشگاه می افتد در هیچ جای دیگر دنیا نمی افتد که نباید آنها را از دست داد. و البته هرچه دانشگاه بزرگتر، این اتفاقات بزرگتر و بیشتر؛ تجربیاتی مثل آشنایی با فرهنگ های مختلف، گشت و گذارها و بازدیدهای دانشجویی، عضویت در تشکل های دانشجویی، شرکت در مراسم ها و سمینارها و جشن ها و سخنرانی ها و بحث ها و تریبون ها و کلاس ها و مسابقات و....و البته دانشگاه هم دانش گاه است، یعنی جایی برای کسب دانش؛ و آن آدم هایی که تویش هستند، دانش جو هستند، یعنی کسی که پول مملکت صرفش می شود به این امید که برود دنبال دانش تا آن را بجوید، ولو بالثین؛ آن جاهایی هم که کلاس تویش تشکیل می شود دانش کده است، یعنی جایی که باید دانش را پژوهید و آموخت!! حالا گرچه در واقع خیلی این طورها نیست، اما نباید خیلی هم آن طورها بشود:)امیدوارم به یک تعادلی بین حاشیه و متن برسیم. متن بدون حاشیه جذابیتی ندارد. حاشیه ی بدون متن هم معنایی ندارد.نوشته شده توسط سمانه طاقداری اردکانیدانشجوی مهندسی برق. دانشگاه یزداز اعضای خانه ی دانشجو
۹۳/۰۸/۰۱

گرچه در واقع خیلی این طور ها نیست اما نباید خیلی هم آن طور ها بشود...
سنگین بود
سنگین بود
روز اول دانشگاه خ استرس داشتم.....
دانشگاه رو اونجور ک توی تلویزیون نشون داده بودند تصور میکردم......منظورم فضای کلاس ها،علم آموزی ها،برخورد ها،رابطه ها،استاد ها........
واونطوری دوست داشتم و انتظار دارم ن اینطوری.
مثلا دانشجو سرکلاس خ حرف ها رو ب استاد میزنه ک صرفا بهش بخندن........البته خیلی ها اینطورى نیستن.ولی......
ان شاا....ک افراد طرفدار دانش و دانشگاه بیشتر خودی نشون بدن.